پرتال آموزشی بازاریابی و فروش

وقتی زری حامله شد

زری دختر مومنی بود. همیشه نمازش را سر موقع می خواند، صد رقم هم دعا بلد بود، همه مفاتیح را حفظ کرده بود. دعای جوشن کبیر، ندبه، چی و چی را
بلد بود. آخر آن موقع ها مردم به اندازه حالا دعا نمی خواندند. سالی یکی دو بار آنهم بیشتر شبهای احیاء ماه رمضان و روز تاسوعا عاشورا گریه می کردند.
بقیه سال شادی و خنده بود. اما همان موقع هم زری، اهل دعا بود و به من هم دعاهای متعدد از جمله قسمت هایی از مفاتیح را یاد داد. زری حدود 14 سال داشت که کم کم
رنگش زرد شد، شکمش هم باد کرد و گاهی هم بالا می آورد. زنهای همسایه او را که می دیدند پچ پچ می کردند. بالاخره کم کم چند تا از زنهای همسایه گفتند که زری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی واحدی

قهوه نمکی

پسر، دختر را در یک مهمانی ملاقات کرد. آخر مهمانی، دختر را به نوشیدن یک قهوه دعوت کرد، دختر شگفت زده شد اما از روی ادب، دعوتش را قبول کرد. در یک کافی شاپ نشستند،

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی واحدی

نامه پائولو

این نامه تاجری به نام پائولو به همسرش جولیاست که به رغم اصرار همسرش به یک مسافرت کاری میرود و در آنجا اتفاقاتی برایش می افتد که مجبور میشود نامه ای برای همسرش بنویسد به شرح ذیل …


جولیای عزیزم سلام …

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی واحدی

زنگ تفریح2

رفتم آسایشگاه برای دیدن سالمندان، مسئول اونجا میگه :اومدی عیادت؟؟؟ میگم :پ ن پ اومدم چندتا از این پیرمرد پیرزنا رو ببرم بزرگ کنم!!!!!!!

ملت LOVE میترکونن…
ما از این پلاستیک حبابدارا…!!!!

شناگر ایرانی بین ۸ نفر ششم شد
بعد مربی شنای ایران میگه :فرا تر از انتظار ما ظاهر شده
یعنی انتظار داشتی غرق بشه !!!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی واحدی

زنگ تفریح

تنبلی بد دردیه
یک ساعت پیش یه آلو خوردم، هستش هنوز تو دهنمه
حال ندارم برم بندازم سطل آشغال
کسی می دونه چند ساعت طول می کشه تا با بزاق دهن تجزیه بشه!؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی واحدی