پرتال آموزشی بازاریابی و فروش

۷۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بازاریابی و کارآفرینی» ثبت شده است

چگونه در محیط کار کسب احترام نماییم


کسب احترام,کسب احترام در محیط کار,بر خوردی مودبانه

طی تحقیقات و نظر خواهی همگانی از افراد در محیط های کاری متفاوت ، آمار نشان دادن است که بیشتر آنها خواهان بر خوردی مودبانه ، محترمانه ومتقابل هستند. مسلما هر کسی احترام را دوست دارد، تنها شاید درجه ی آن متفاوت باشد، اما مطمئنا هیچ کس نمی تواند منکر این نیاز حتی در حد کم باشد. تنها خود شما مسبب چگونگی بر خورد دیگران هستید، در واقع می دانید کجا ؟ چه وقت ؟ چه میزان ، می توانید در درجه ی بالایی قرار گیرید. اما این احترام متقابل و تعریف آن ؟ در محیط کاری متفاوت است.

در اینجا به راهکارهایی ساده ولی موثر اشاره شده است که با رعایت آنها می توانید به این هدف برسید
1. با دیگران مهربان ، صمیمی و مودبانه برخورد کنید.

2. از همکاران خود نظر خواهی کنید.

3. قبل از بیان هر کلامی، ابتدا به نظرات آنها کاملا گوش دهید و هرگز کلام آنها را قطع نکنید و بر قبول عقیده خود پا فشاری نکنید.

4. برای ثبات یا پیشرفت کار خود، از نظرات و راه حل های دیگران استفاده کنید و بگذارید آنها بفهمند که شما این عقاید را اجرا کردید تا انگیزه ای شود که درآینده نیز با شما همکاری کنند.

5. از هرگونه توهین، اسم های مستعار، تحقیر همکاران یا عقاید آنها خودداری کنید.

6. همه ی افراد انتقاد پذیر نیستند، بنابراین هیچ گاه در مورد دیگران، قضاوت، انتقاد تند و سرزنش نکنید. از فخر فروشی و کوچک شمردن همکاران خود پرهیز کنید. حتی کمترین تحقیر و رفتار ناشایست ، تبدیل به کینه هایی عمیق دردل افراد می شود که شاید هیچ وقت بر طرف نشود.

7. در بر خورد با آنها، از هر گونه تبعیض نژادی، چهره، سن ، اصلیت و... خودداری کنید .چرا که باعث ایجاد دلخوری و عدم تحمل محیط کاری برای بعضی از آنها می شود، با اعمال سیاست و رفتاری یکسان با همه ی کارمندان، صلح و صمیمیت را بر قرارخواهید کرد.

8. سعی کنید حتی المقدور، بیشتر نیروها را در جلسات اعم از آموزشی،...شرکت دهید، در همان جلسات از بیرون کردن کسی از جلسات به صرف اینکه بحث مربوط به وی نمی شود خودداری کنید. اگر مجبور به این کار شدید بدون حذف وی، در حاشیه صحبت کنید وبعد هاطی یک جلسه اختصاصی مسئله را تنها برای افراد مربوط به آن زمینه بیان کنید. به آنها فرصت دهید تا تعهدات ، وظایف و توانایی های خود را ثابت کنند.برای تقویت کارهای گروهی، اقدام به اخذ داوطلب از بین همکاران کنید تا انگیزه ی آنها بیشتر شود

9. تمجید و تحسین را فراموش نکنید ، در این راه تفاوت قائل نشوید ، از پایین ترین درجه تا بالا ترین مقام به نسبت فعالیت های شان ، پاداش دهید.

10. همواره در محیط کاری این قانون طلائی را رعایت کنید :‌" با دیگران طوری رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار شود " با رعایت نکات فوق ، می توانید در محیطی سالم ، آرام وزیر سایه ی احترام ، کار کنید و باز دهی بیشتری داشته باشید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی واحدی

مدیریت زمان

سلام خدمت تمامی دوستان گلم 

تاحالا شده به زمان کودکیتون فکر کنید همون زمانی که همیشه وقت واسه همه چیز داشتیم بدون نگرانی از گذشتن ساعتها و دقیقه ها زندگی میکردیم .

توی بیشتر پیام هایی که شما دوستان عزیز روی وبلاگ گذاشتید اکثرا از کمبود زمان برای انجام کارهاتون شکایت داشتید البته خود منم همین مشکلو دارم همیشه وقت کم میارم و آخرشب که میشه آرزو میکنم که کاش روز بعدی به جای 24 ساعت 30 ساعت باشه تا یکم کارامو جلو بندازم.

 

مدیریت زمان

مدیریت زمان

 

مدیریت زمان

اگر با دیدن تیتر چشم‌های‌تان برق زد خوشحال باشید.در ادامه 11 قانون طلایی مدیریت زمان را که برگرفته از این مقاله فوق‌العاده است با هم مرور خواهیم کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی واحدی

داستان موفقیت لیپتون __ ثروت به رنگ چای

شرکت توماس جی. لیپتون از نام مؤسس خود- یک ایرلندی مهاجر که در سال 1865 با کشتی به آمریکا رفت- بهره می‌برد. داستان لیپتون در واقع حکایت فردی است که از فقر کامل به ثروت هنگفت رسید. 

 لیپتون 15 ساله که از کشور خود فرار کرده بود، با 8دلار در جیبش و بدون هیچ دوستی به نیویورک رسید. در آن زمان جنگ‌های داخلی به اتمام رسیده بود و سربازان به خانه‌هایشان بازمی‌گشتند و خواهان کار بودند. لیپتون روزهای زیادی را در خیابان‌های نیویورک به جست‌جوی کار پرداخت تا اینکه پیشنهادی برای کار در مزارع تنباکو ویرجینیا که در جنگ به یغما رفته بود، دریافت کرد. 


برای 4-3 سال بعد، لیپتون تمام سواحل شرقی و سواحل می سی سی پی را برای پیدا کردن هر کاری طی نمود. از میان آنها می توان به کار در مزرعه برنج کارولینای جنوبی، رانندگی در حوالی نیواورلانز، کتاب فروشی حتی آتشنشان در چارلستون کارولینای جنوبی اشاره نمود. او به‌طور دوره‌ای به نیویورک نیز برای جست‌وجوی کار مراجعه می‌نمود ولی ناچار به بازگشت به جنوب، جایی که کارگر محدود بود، می‌شد. او سال‌های زیادی را برای پیدا کردن یک شغل ثابت و سودمند گذراند. روی صورتش بریدگی ناشی از چاقو در نبرد خیابانی با یک اسپانیولی به‌وجود آمد و زمانی که به دلیل نداشتن کرایه راه در میان مسافران مخفی شده بود دستگیر شد. بزرگترین موقعیت او زمانی بود که سرکارگر مزرعه‌ای که در آن کار می‌کرد، وی را که دچار تصادف شده بود و پایش به شدت آسیب دیده بود، برای مراقبت بیشتر به خانه‌‌اش برد. 

در نهایت او توانست در یکی از شعب نیویورک اند مش به عنوان منشی استخدام شود. لیپتون به مدت یک سال در آن شرکت کار کرد و سپس به اسکاتلند بازگشت تا در مغازه پدرش در گلاسگو مشغول به کار شود. اما به سرعت از نوع قدیمی کسب وکار در آنجا به ستوه آمد و در سال 1871 در سن 21 سالگی، مغازه کوچک خود را برای تجارت، راه‌اندازی نمود و چند سال بعد دومین مغازه‌اش را گشود. برای چندسال بعد لیپتون بدون احساس خستگی برای اینکه تجارتش را به یک امپراتوری کوچک تبدیل نماید به‌کار پرداخت و فن نمایش، توانایی محاسبات مالی و عزم راسخ او در انجام این امر به او کمک کرد و در طول مدت 10‌سال لیپتون زنجیره‌ای از 20 خواربار فروشی را اداره می‌کرد. مغازه‌های لیپتون به دلیل خدمات و محل‌های مناسب به شهرت دست یافتند. 


در واقع لیپتون مرتبا از تدابیری استفاده می‌نمود که مشتریان را به مغازه‌های خود وفادار نماید. در سال 1881 لیپتون با استفاده از فن نمایش خود بزرگترین پنیر ساخته شده را وارد کشور نمود، به نمایش گذاشت و به فروش رساند. شیر مورد نیاز این پنیر از 8000 گاو تامین شده بود و 200 سازنده پنیر در ساخت آن مشارکت نموده بودند. لیپتون تصمیم گرفت که سکه‌های طلا درون پنیر قرار دهد و نیروی پلیس زیادی سراسر خیابانی که پنیر به فروش می‌رسید را پوشش داد. 

در عرض دوساعت کل پنیر به فروش رسید و تصویر آن به عنوان نمادی در فروشگاه‌های لیپتون نصب شد. 

در دهه 1880 تجارت غذای لیپتون به 200 مغازه گسترش یافت و لیپتون یک فرد مولتی میلیونر شد. سپس او نظارت روزانه خود بر شرکت را کاهش داد و به مسافرت پرداخت تا موارد جدید را برای اضافه کردن به مغازه‌هایش بیابد.


چای در انگلستان در دهه1880 مورد توجه قرار گرفته بود و هر ساله مقدار زیادی از چای ارزان تولید شده در هند وارد این کشور می‌شد. تقاضا برای چای به میزان 40 میلیون پوند در دهه 1870 رسید و سپس در اواسط دهه 1880 دوبرابر شد. فروشندگان چای اصرار زیادی داشتند که لیپتون چای آنها را در مغازه‌هایش به فروش برساند، اما لیپتون این کار را رد کرد و در نهایت تصمیم گرفت به خارج از کشور مسافرت نماید و تولیدکننده چای مخصوص به خود را بیابد. او در سال 1890 به هند رفت و از مزارع چای دیدن کرد و بخش جدیدی را به زندگی حرفه‌ای خود افزود. 

چای به قیمت 50 سنت بابت هرپوند فروخته می‌شد که برای خانواده کارگران رقمی بالا بود. لیپتون متوجه شد که خودش می ‌تواند چای را کشت و زرع نماید و به قیمت 30 سنت بفروشد. او روش جالبی را برای فروش به کار برد. از آنجا که تا آن زمان چای به صورت باز فروخته می‌شد و خریداران نسبت به تازگی و وزن چای خریداری شده مطمئن نبودند، او بسته‌های رنگی با وزن 1، 0/5، 0/25 پوندی را به بازار عرضه کرد و روی آن نوشت «به‌طور مستقیم از مزارع چای تا درون قوری‌ها».


با افزایش تقاضا، صنعت چای لیپتون به سرعت سود زیادی را نمایش داد. در دهه 1900 امپراتوری لیپتون نه تنها در اروپا بلکه در آمریکا هم گسترش یافت و لیپتون با موفقیت به آمریکا بازگشت و برای اولین بار سهام شرکت در سال 1897 معامله شد. در اواسط دهه 1920 لیپتون در سن 76 سالگی از مدیریت کناره‌گیری نمود و آن را به یک تیم کاری منتقل کرد. 

لیپتون با 1 میلیارد دلار فروش در سال، دهه 1980 را آغاز نمود و در اواخر دهه به بزرگترین شرکتی که غذاهای فریز شده می‌فروشد، تبدیل شد. 
۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی واحدی

خلاصه 50 کتاب برتر در زمینه موفقیت

سلام دوستان امروز یه کتاب خیلی مفید و ارزشمند براتون گذاشتم امیدوارم لذت ببرید


توضیحات: خلاصه 50 کتاب برتر در زمینه موفقیت
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی واحدی

تعریف فروشندگی از نظر تام هاپکینز

فروشندگی حرفه ای است پیچیده و قابل تامل. موفقیت در این حرفه در گروی برخورداری از مهارت فنی و تخصصی و مهارت برقراری ارتباط و تعامل با دیگران می باشد. برخلاف تفکرات رایج، فروشندگی، مجبور ساختن مشتری به خرید نیست. فروشنده حلقه ارتباطی زنجیره سازمان با مشتری است. فروشنده کسی است که نیاز مشتری را درک نموده، به منظور انتخاب صحیح، مشتری را صادقانه راهنمایی نماید و سرانجام قادر باشد توافق و اعتماد مشتری را برای خرید، جلب نماید. 

منبع : (باترا، راه های ساده برای شغل شریف فروشندگی)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی واحدی