پرتال آموزشی بازاریابی و فروش

۵۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سخن بزرگان» ثبت شده است

جنبه ی داشتن

جنبه ی داشتن

دکتر حمزه علیمرادی.

 

چند سالی می شود که هلند هربار درجام های جهانی  مختلف فوتبال یکی از تیم های پای فینال است اما قهرمان نمی شود.تحلیلگران فوتبالی معتقدند که این تیم از لحاظ فنی نمونه یک تیم ایده آل است.

خب البته تیمی که هرسال پای فینال است مطمنا تیم بزرگیست.

 

 اما چرا قهرمان نمی شود؟

 

روانشناسان ورزشی؛ براین نظرند که این تیم شخصیت قهرمانی ندارد هرچند که تیمی منظم و سزاوار است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی واحدی
business plan یا نقشه راه هرچه که هست دور بریزید و به این مطلب دقت کنید

business plan یا نقشه راه هرچه که هست دور بریزید و به این مطلب دقت کنید

بیزینس پلَن تان را دور بریزید, بجایش ازین استفاده کنید

 

1.به مردم فکر کنید, نه ایده
یک تیم خوب همیشه یک ایده خوب سنتز میکند. “هیچکداممان کامل نیستیم, و کارآفرینان معمولا در بعضی چیزها خوبند مانند داشتن چشم انداز و اراده کردن برای پذیرفتن ریسک ها.” کارآفرینان –مخصوصا کارآفرینان تکنولوژیکی- کارآفرینان معمولا دو دسته هستند : دسته اول مانند استیو جابز که دید عالی نسبت با بازار دارد و نبض بازار را میشناسند اما متخصص تکنولوژیکی نیستند و دسته دوم افرادی مانند استیو وزنیاک که متخصص تکنولوژیکی هستند اما با بازار زیاد آشنایی ندارند.

در هر صورت, داشتن یک تیم عالی میتوانند تمام قسمت های یک کسب و کار را که ضعف دارد برطرف کند. هسو عقیده دارد “ما دنبال سه چیز در پتانسیل یک استارتاپ هستیم: بازار, تیم و فکر. تیم خیلی مهم تر است از دو گزینه دیگر اما از بازار دوم است و ایده به تنهایی زیاد مهم نیست.”

2.بر سرعت فکر کنید, نه کمال
“هر فرضیه ای که برای بازار دارید , احتمالا به کلی غلط است.

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی واحدی
هفت نکته کوتاه برای کسب و کار های کوچک

هفت نکته کوتاه برای کسب و کار های کوچک

در این نوشته کوتاه، هفت نکته بازاریابی کم خرج ولی بسیار موثر برای کمک به کسب و کارهای کوچک جهت یافتن مشتریان و افزایش فروش محصولات و خدمات به آنان گردآوری شده است.

1. مانند شرکت های بزرگ تبلیغات نکنید:

هدف شرکت ها و سازمانهای بزرگ از انجام تبلیغات، اشاعه نام تجاری، و ایجاد شناخت، برای آینده است. اما کسب و کارهای کوچک، توان مالی انجام تبلیغات وسیع را ندارند.

 

در عوض، تبلیغاتتان را طوری طراحی کنید که فروش در زمان حال اثر بگذارد. یک روش برای اینکار، آنست که همواره در تبلیغات خود، پیشنهادهای تجاری به نفع مشتریانتان ارائه کنید. این یک راه مناسب برای جلب نظر مشتریان بالقوه است.

2. نسخه ارزانتری ارائه کنید:

برخی از افرادی که می توانند مشتری شما شوند، ممکن است نخواهند به اندازه ای که شما برای ارائه خدمات و یا فروش محصولاتتان در نظر دارید، مبلغی به شما پرداخت کنند. افرادی هم هستند که بیشتر از اینکه کیفیت برتر برایشان مهم باشد، قیمت کمتر، برایشان اهمیت دارد. برای اینکه این تعداد از مشتریان را از دست ندهید، می توانید نسخه ای کوچکتر و محدودتر از خدمات و یا محصولاتتان را با قیمت کمتری ارائه نمایید.

3. نسخه ای برتر ارائه کنید:

قانون بالا برای همه مشتریان صدق نمی کند. همه ی مشتریان دنبال قیمت های کمتر نیستند. بسیاری حاضرند قیمت بیشتری بپردازند تا محصول و یا خدمت برتری نسبت به دیگران از شما خریداری کنند. شما با ارائه نسخه ای برتر از خدمات و یا محصولات خود می توانید توجه این مشتریان را به خود جلب نمایید و در نتیجه، میزان متوسط درآمد خود را افزایش دهید. یک روش دیگر هم این است که تعدادی از محصولات و خدمات متفاوت خود را به هم ترکیب نمایید و به عنوان یک محصول ویژه با قیمت بالاتری ارائه نمایید.

 4. به دنبال راه های غیرمتعارف در بازاریابی و تبلیغات باشید:

در جستجوی روش هایی برای تبلیغات و بازاریابی باشید که رقبای شما ممکن است از قلم انداخته باشند و یا دست کم گرفته باشند. با کمی خوشفکری، همواره نکات و راه هایی ممکن است بیابید که بدور از ایجاد رقابت، درآمدتان را افزایش دهید. برای مثال تبلیغات تان را بر روی کارتهای تبریک و کارت پستال چاپ کنید و در موقعیت های مختلف؛ برای مشتریان هدف خود، ارسال نمایید. همین ایده ساده می تواند توجه و ترافیک زیادی را به سمت وب سایت شما که در آن محصولات و خدماتتان معرفی شده اند، ایجاد نماید.

5. تبلیغاتتان را محدود کنید:

سایز تبلیغاتتان را کوچک کنید طوری که بتوانید تبلیغات بیشتری انجام دهید. تجربه نشان داده است که برخی از تبلیغات کوچک، بازده بیشتری به نسبت تبلیغات بزرگتر، داشته اند.

6. با کسب و کارهای همکار، تبلیغات اشتراکی کنید:

با کسب و کارهای کوچک دیگرکه رقیبتان نیستند همکاری نمایید و پیشنهاد دهید که تبلیغات برای محصولات و خدماتتان، را با هم انجام دهید و هزینه ها را تقسیم نمایید. یا اینکه شما محصولات آنان را در کنار محصولات خود معرفی نمایید و آنان نیز این کار را برای محصولات و خدمات شما انجام دهند. تجربه نشان داده است که این روش، با هزینه ای کم، فروش زیادی را برای شرکت ها و کسب و کارهای همکار ایجاد کرده است.

7. از مشتریانتان استفاده نمایید:

از انجاییکه مشتریانتان در صورتیکه از محصول یا خدمات شما راضی باشند، به شما و کیفیت کار شما اعتماد دارند، بهتر است برای جلب مشتریان بیشتری، به آنها تکیه کنید تا غریبه ها. برای ترغیب مشتریان فعلی تان به افرادی که به صورت خواسته یا ناخواسته برای شما تبلیغات کنند، می توانید امکانات و روش های کاری ویژه ای برای آنان ایجاد نمایید. مانند تخفیف های ویژه ادامه کار با آنان. روش دیگر می تواند این باشد که محصولات و یا خدمات جدیدتان را پیش از اینکه اعلان عمومی نمایید، به آنان معرفی نمایید.

 

هر کدام از نکات ارائه شده در بالا می تواند یک روش ساده و ارزان برای هر کسب و کار کوچک برای جذب مشتریان بیشتر و افزایش درآمد در زمان کوتاهی باشد.

شما چه فکرمی کنید؟ اگر شما هم نظری دارید، در زیر، در بخش نظرات، با ما به اشتراک بگذارید.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی واحدی
12 خصوصیت فروشنده حرفه ای و موفق

12 خصوصیت فروشنده حرفه ای و موفق

اگر تجربه فروش چیزی را داشته باشید، حتماً تائید می‌نمایید که برای فروش موفق یک کالا 3 عامل کلیدی وجود دارد :

1- دانش کافی از کالا
2- علاقه به فروش
3- ارائه صحیح و حرفه‌ای محصول

باید دقت نمایید، همه افراد این 3 عامل را باهم ندارند.

12 خصوصیت فروشنده حرفه‌ای موفق

جمله‌ای است که می‌گوید : فروشندگان موفق، فروشنده به دنیا می‌آیند.

البته که همیشه این‌گونه نیست. بی‌شک، استعداد و پتانسیل‌هایی وجود دارد که با آموزش و کسب تجربه شکوفا خواهند شد.
در ادامه به بیان خصوصیات یک فروشنده می‌پردازیم، خصوصیاتی که با آموزش و تقویت، یک فرد مستعد به یک فروشنده حرفه‌ای موفق تبدیل می‌گردد.

1- وجدان :

نتایج تحقیقات انجمن روانشناسی آمریکا در سال 1993 نشان می‌دهد که اغلب فروشندگان موفق باوجدان هستند. افرادی که به کار خود افتخار و به آن عشق می‌ورزند، منظم بوده و از کارایی بالایی برخوردارند، دارای این ویژگی رفتاری هستند. 
وجدان کاری به معنای ادامه انجام کار بدون فرصت دادن به دخالت حاشیه‌ها است. 
اگر فردی مرتب یا کارآمد نیستید، قطعاً قادر به آموختن آن هستید.

2- ادب :

برترین فروشندگان، بیشترین احترام را برای زمان مشتریان خویش قائل هستند. رفتار فروشنده با مشتریان کنونی و مشتریان بالفعل باید به‌مانند رفتار با طلا باشد. زمان فروشنده برای مشتری باید کافی و برنامه‌ریزی‌شده باشد. کمبود زمان مشتری را باید درک و به آن احترام گذاشت.

3- ابتکار :

فروشنده حرفه‌ای، منتظر دریافت دستور نخواهد ماند. این افراد بسیار مصمم و علاقه‌مند به در اختیار گرفتن امور هستند. نظم فروشنده، عامل حفظ مسیر موفقیت است. اگر چیزی باید فروخته شود، حتماً راهی برای فروش آن وجود دارد. فروشنده باید در خصوص فروش محصولات از نبوغ و روش‌های ابتکاری نیز استفاده نماید. فروشنده‌ای که یک روش روتین برای معرفی و فروش کالا دارد، هرگز رشد نمی‌نماید. ابتکار همراه با ریسک است و ریسک منطقی باعث ایجاد تجربه و افزایش مهارت می‌گردد.

4- گوش دادن :

برترین فروشندگان کسانی هستند که از مشتریان خود سؤال پرسیده و به پاسخ آنان به‌درستی گوش می‌دهند. وقتی به مشتری گوش فرا دهید، نیاز و خواسته مشتری را به‌درستی تشخیص و راهکار مناسب را ارائه خواهید نمود. از سوی دیگر، گوش دادن به مشتری، نشانه احترام به کلام وی است. 8 گام برای اینکه نشان دهید، شما خوب گوش می‌دهد.

5- ایستادگی :

یکی از خصوصیات فروشندگان صبر و ایستادگی در مقابل ناملایمات است. زیرا فروشنده باید به شنیدن کلمه "نه" عادت نماید. پس باید اعتمادبه‌نفس و ایستادگی بالایی از خود نشان دهد. اما همین ایستادگی نیز باید به تکنیک فروش مسلح شود تا "جواب نه" کمتر دریافت شود. چهارراه تبدیل جواب "نه" به "بله".

6- پذیرنده کلام مربی :

پذیرش کلام مدیر به‌عنوان مربی فروش، از داشتن تجربه بااهمیت‌تر است. فروشنده موفق باانرژی کافی و علاقه به‌سوی یادگیری و پذیرش کلام مربی گام برمی‌دارد. او از هرگونه پیشنهاد استقبال می‌نماید. فروشنده موفق، سریعاً خود را با تغییر تاکتیک‌های مربی خویش منطق ساخته حتی اگر با تمام روندهای گذشته فروش متفاوت باشد.

7- خوش‌بین :

ترجیح می‌دهید از چه کسی خرید نمایید ؟ از فروشنده‌ای خوش‌بین و شاداب یا فروشنده‌ای بدبین و افسرده ؟
تمایل مشتریان به خرید از فروشنده‌ای خوش‌بین و بشاش است.

8- زیرک بودن :

یک فروشنده حرفه‌ای موفق، باید توانایی تغییر مسیر به‌موقع را داشته باشد و به‌محض آنکه جواب منفی دریافت نماید، با کمک خلاقیت خویش، مسیر هوشمندانه دیگری را برای ادامه عملیات فروش پیش می‌برد.
فروشنده باید توانایی فهم زبان بدن مشتری را نیز داشته باشد تا پیش از دریافت جواب نامناسب قادر به تغییر استراتژی فروش خویش را داشته باشد.

9- اشتیاق :

فروشنده درجه‌یک، از کار خود لذت می‌برد. مهم‌ترین مسئله این است که فروشنده حرفه‌ای موفق باید اشتیاق و تعصب کافی در خصوص کالا یا خدمات خویش، داشته باشد. اشتیاق فروشنده به مشتری منتقل‌شده و انگیزه خرید را تقویت می‌نماید.

10- سؤال پرسیدن :

تحقیقات Searcy نشان می‌دهد : بالاترین کارایی در بین فروشندگانی است که تعداد بیشتری سؤال از مشتری خود پرسیده‌اند.
لزوماً تمام این سؤالات در خصوص خود کالا نیست. البته سؤالات منطقی که موجب رنجش مشتری نگردد. استراتژی طرح سؤال از پاسخ سؤال قبلی، یک تکنیک بسیار مناسب است.

11- مستقل :

تا زمانی که درآمد فروشنده از دریافت پورسانت باشد، فروشنده مستقل است و شخصاً شاخص‌های ارزیابی عملکرد خویش را تعریف و درصدد بهبود عملکرد خویش خواهد بود.
ازآنجایی‌که منافع فروشنده در میان است، پس بودونبود مدیر اهمیت چندانی ندارد. فروشنده مستقل تلاش‌های خود را برای افزایش میزان فروش سازمان بالابرده تا میزان درآمد خود را حداکثر نماید. در این حالت فروشنده مستقل خود انگیزاننده است. فروشنده‌ی مستقل برای کسب موفقیت، شخصاً خود را سرزنش یا تشویق می‌نماید.

12- مدیریت زمان :

فروشندگان موفق، بر زمان خود مدیریت مناسب دارند. مثلاً، پیدا نمودن کوتاه‌ترین مسیر بین دو موقعیت جغرافیایی. زیرا زمان بیشتر به معنای فرصت بیشتر برای فروش بیشتر است. اهمیت به زمان خود، منجر به اهمیت دادن به زمان مشتری خواهد شد.

۵ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی واحدی
خانواده یعنی چه ؟...

خانواده یعنی چه ؟...


با مردی که در حال عبور بود برخورد کردم 
اووه !! معذرت میخوام… 
من هم معذرت میخوام , 
دقت نکردم …

ما خیلی مؤدب بودیم ، من و این غریبه
,خداحافظی کردیم و به راهمان ادامه دادیم

اما در خانه با آنهایی که دوستشان داریم چطور رفتار می کنیم

کمی بعد ازآنروز، در حال پختن شام بودم.دخترم خیلی آرام کنارم ایستاد همینکه برگشتم به اوخوردم وتقریبا” انداختمش با اخم گفتم: ”اه !! ازسرراه برو کنار“

قلب کوچکش شکست و رفت

نفهمیدم که چقدر تند حرف زدم

وقتی توی رختخوابم بیدار بودم صدای آرام خدا در درونم گفت:
وقتی با یک غریبه برخورد میکنی ، آداب معمول را رعایت میکنی
اما با بچه ای که دوستش داری بد رفتار میکنی

به آشپزخانه رفتم. نزدیک در، چند گل بود که او برایم آورده بود.
گلهایی که خودش آنها را چیده.
صورتی و زرد و آبی

آرام ایستاده بود تا غافلگیرم کنه

اشکهایی که چشمهای کوچیکشو پر کرده بود ندیدم

در این لحظه احساس حقارت کردم

اشکهایم سرازیر شدند.
آرام رفتم و کنار تختش زانو زدم

بیدار شو کوچولو ، بیدار شو. اینا رو برای من چیدی؟

گفتم دخترم واقعاً متاسفم از رفتاری که امروز داشتم
نمیبایست اون طور سرت
داد بکشم
گفت :اشکالی نداره من به هر حال دوستت دارم مامان
من هم دوستت دارم دخترم
و گلها رو هم دوست دارم
مخصوصا آبیه رو

گفت : اونا رو کنار درخت پیدا کردم ورشون داشتم چون مثل تو خوشگلن
میدونستم دوستشون داری ، مخصوصا آبیه رو

آیا میدانید که اگر فردا بمیرید شرکتی که در آن کار میکنید به آسانی در ظرف یک روز برای شما جانشینی می آورد؟

اما خانواده ای که به جا میگذارید تا آخر عمر فقدان شما را احساس خواهد کرد.

و به این فکر کنید که ما خود را وقف کارمیکنیم و نه خانواده مان
!

چه سرمایه گذاری ناعاقلانه ای !!
اینطور فکر نمیکنید؟!!

به راستی کلمه
“خانواده“ یعنی چه ؟؟

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی واحدی