پرتال آموزشی بازاریابی و فروش

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سمینار» ثبت شده است

مامان

مامان

 

دیشب خواب پریشونی دیده بودم. داشتم دنبال کتاب تعبیر خواب می‌گشتم که مامان صدا زد: «امیرجان، مامان بپر سه تا سنگک بگیر.»
اصلاً حوصله نداشتم، گفتم: «من که پریروز نون گرفتم.»
مامان گفت: «خب دیروز مهمون داشتیم زود تموم شد. الان هیچی نون نداریم.»
گفتم: «چرا سنگگ، مگه لواشی چه عیبی داره؟»
مامان گفت: «می‌دونی که بابا نون لواش دوست نداره.»
گفتم: «صف سنگگ شلوغه. اگه نون می‌خواهید لواش می‌خرم.»
مامان اصرار کرد سنگک بخرم. قبول نکردم. مامان عصبانی شد و گفت: «بس کن، تنبلی نکن مامان، حالا نیم ساعت بیشتر تو صف وایسا.»
این حرف خیلی عصبانیم کرد. آخه همین یه ساعت پیش حیاط رو شستم. دیروز هم کلی برای خرید بیرون از خونه علاف شده بودم. داد زدم: »من اصلاً نونوایی نمیرم. هر کاری می‌خوای بکن!»
داشتم فکر می‌کردم خواهرم بدون این که کار کنه توی خونه عزیز و محترمه اما من که این همه کمک می‌کنم باز هم باید این حرف و کنایه‌ها رو بشنوم. دیگه به هیچ قیمتی حاضر نبودم برم نونوایی. حالا مامان مجبور میشه به جای نون، برنج درسته کنه. این طوری بهترم هست. با خودم فکر کردم وقتی مامان دوباره بیاد سراغم به کلی می‌افتم رو دنده لج و اصلا قبول نمی‌کنم. اما یک دفعه صدای در خونه رو شنیدم. اصلاً انتظارش رو نداشتم که مامان خودش بره نونوایی. آخه از صبح ده کیلو سبزی پاک کرده بود و خیلی کارهای خونه خسته‌اش کرده بود. اصلاً حقش نبود بعد از این همه کار حالا بره نونوایی. راستش پشیمون شدم. کاش اصلاً با مامان جر و بحث نکرده بودم و خودم رفته بودم. هنوز هم فرصت بود که برم و توی راه پول رو ازش بگیرم و خودم برم نونوایی اما غرورم قبول نمی‌کرد. سعی کردم خودم رو بزنم به بی‌خیالی و مشغول کارهای خودم بشم اما بدجوری اعصبابم خورد بود. یک ساعت گذشت و از مامان خبری نشد. به موبایلش زنگ زدم صدای زنگش از تو آشپزخونه شنیده شد. مامان مثل همیشه موبایلش رو جا گذاشته بود. دیر کردن مامان اعصابمو بیشتر خورد می‌کرد. نیم ساعت بعد خواهرم از مدرسه رسید و گفت: «تو راه که می‌اومدم تصادف شده بود. مردم می‌گفتند به یه خانم ماشین زده. خیابون خیلی شلوغ بود. فکر کنم خانمه کارش تموم شده بود.»
گفتم: «نفهمیدی کی بود؟»
گفت: «من اصلاً جلو نرفتم.»
دیگه خیلی نگران شدم. یاد خواب دیشبم افتادم. فکرم تا کجاها رفت. سریع لباسامو پوشیدم و راه افتادم دنبال مامان. رفتم تا نونوایی سنگکی نزدیک خونه اما مامان اونجا نبود. یه نونوایی سنگکی دیگه هم سراغ داشتم اما خیلی دور بود و بعید بود مامان اونجا رفته باشه. هر طوری بود تا اونجا رفتم. وقتی رسیدم، نونوایی تعطیل بود. تازه یادم افتاد که اول برج‌ها این نونوایی تعطیله. دلم نمی‌خواست قبول کنم تصادفی که خواهرم می‌گفت به مامان ربط داره. اما انگار چاره‌ای نبود. به خونه برگشتم تا از خواهرم محل تصادف رو دقیق‌تر بپرسم. دیگه دل تو دلم نبود. با یک عالمه غصه و نگرانی توی راه به مهربونی‌ها و فداکاری‌های مامانم فکر می‌کردم و از شدت حسرت که چرا به حرفش گوش نکردم می‌سوختم. هزار بار با خودم قرار گذاشتم که دیگه این اشتباه رو تکرار نکنم و همیشه به حرف مامانم گوش بدم. وقتی رسیدم خونه انگشتم رو گذاشتم روی زنگ و با تمام نگرانی که داشتم یک زنگ کشدار زدم. منتظر بودم خواهرم در رو باز کنه اما صدای مامانم رو شنیدم که داد زد: «بلد نیستی درست زنگ بزنی؟»
تازه متوجه شدم صدای مامانم چقدر قشنگه! یه نقس عمیق کشیدم و گفتم الهی شکر و با خودم گفتم: «قول‌هایی که به خودت دادی یادت نره.»
۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی واحدی

سمینار دکتر احمد حلت

در دنیای مریخی‌ها و ونوسی‌ها چه می‌گذرد...! ۵۰% تخفیف برای شرکت در سمینار جذاب وکاربردی زنان مریخی مردان ونوسی سخنران دکتر احمد حلت مدیر مسول مجله موفقیت همین الان ثبت نام کنید

- مدت سخنرانی: ۳ ساعت
- ساعت اجراء: از ۱۷ عصر الی ۲۰شب
- سخنران: دکتر حلت مدیر مسول مجله موفقیت
- زمان برگزاری: ۱۸ بهمن
- سرفصل‌ها: 
تفاوت‌های شخصیتی یکدیگر را بیاموزید
چگونه با اقتدار در دل همسرتان نفوذ کنید
در دنیای مریخی‌ها و ونوسی‌ها چه می‌گذرد
- محل برگزاری سمینار: شهرک غرب بلوار دریا روبروی پارک دلاوران سالن اندیشه معلم. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی واحدی

شخصیت شناسی (با خودت چند چندی؟)

در این مطلب، بخشی  از پژوهش‌های شخصیت‌شناسی دکتر کریستوفر جرمر  را آوردیم تا در میان یافته‌هایش به دنبال سبک شخصیتی خود بگردید و اشتباهات تصمیم‌گیری و حل مسئله‌تان را بشناسید.

کرم ذهن دارید؟
1. مدام با ذهن‌تان درگیرید؟
2. با فکر و خیال‌ها خودآزاری می‌کنید؟
3. در هر شرایطی می‌خواهید مشکلات را با منطقی‌ترین راه حل کنید؟
4. احساسات در زندگی شما جایی ندارد و حتی مشکلات عاطفی را می‌خواهید با راه‌های منطقی و محاسباتی حل کنید؟

شخصیت شناسی,سبک شخصیتی, شخصیت‌های دردسرساز

اگر کرم ذهن دارید...
آنقدر با احساسات بیگانه‌اید که با وجود تلاش زیادتان برای حل کردن مشکلات، اغلب اطرافیان‌تان را آزرده می‌کنید. شما با تکیه بیش از اندازه به منطق، مدام خود را غرق فکر و خیال می‌کنید و گاهی برای پیدا کردن یک راه‌حل ایده‌آل آنقدر انرژی می‌سوزانید که نمی‌توانید لذت واقعی عبور از بحران را احساس کنید و البته به‌خاطر خستگی و فکرزده بودن‌تان نمی‌توانید دیگران را هم در چنین لذتی شریک کنید. عجیب نیست اگر بار تمام مشکلات زندگی به دوش شما بیفتد. چراکه شما به هوش و توانایی هیچ کس به اندازه عقل و منطق خودتان اعتماد ندارید.

فراموش نکنید...
-  همه مشکلات قابل حل نیستند. هرقدر هم که ذهن‌تان توانمند باشد، بازهم می‌توانید تنها برخی چالش‌ها را حل کنید.
- احساسات شاید آشفته و بی‌نظم به‌ نظر برسند اما گاهی بهترین راه برای بیرون آمدن از بحران‌ها هستند.
-  به مشکلات برای حل شدن زمان بدهید. صرف انرژی روانی زیاد تنها توانایی شما برای برداشتن قدم‌های موثر را کم می‌کند.
-  گاهی دیگران بیشتر از آنچه به کمک شما نیاز داشته باشند، می‌خواهند احساسات‌شان را درک و آرام‌شان کنید .

پروانه هستید؟
1. به سادگی از چیزها خسته می‌شوید؟
2. کارها را نیمه‌کاره رها می‌کنید و انجام و تمام کردن پروژه‌های مختلف برای‌تان غیرقابل تحمل است؟
3. با ثبات میانه‌ای ندارید و مدام از این شاخه به آن شاخه می پرید؟

اگر پروانه هستید
کارنامه زندگی شما پر است از پروژه‌های نیمه کاره و ناتمام. شما با هیجان زیاد تصمیم می‌گیرید اما پس از مواجه شدن با اولین سختی از ادامه راه منصرف می‌شوید و در آرزوی پیدا کردن راهی ساده‌تر به دنبال کار دیگری می‌روید. به‌خاطر ناتوانی‌تان در رفتن از یک خط مستقیم، از اغلب همسالان‌تان عقب مانده‌اید و یک دنیا آرزوی ناکام دارید که به‌خاطر از این شاخه به آن شاخه پریدن‌های‌تان به آنها نرسیده‌اید.

فراموش نکنید:
- خاطرات‌تان را یک دور مرور کنید. به‌خاطر از این شاخه به آن شاخه پریدن چه فرصت‌هایی را از دست داده‌اید و چقدر راه خود را طولانی کرده‌اید؟
- می‌دانیم که دست خودتان نیست اما اگر احساس می‌کنید توان یا تمرکز تمام کردن کاری را ندارید، از حمایت دیگران استفاده کنید.
- به شناسنامه‌تان نگاه کنید. دیگر زمانی برای تلف کردن نمانده و باید به ثباتی در زندگی خانوادگی، کاری و اجتماعی‌تان برسید. پس در اولین قدم با شرکت در دوره‌های یوگا و هوشیاری تمرکزتان را افزایش دهید.

میان زمین و هوایید؟
در لحظه زندگی می‌کنید و به فکر فردا نیستید؟
نمی‌توانید خودتان را به یک چیز متعهد کنید؟
آدم‌های دیگر فکر می‌کنند شما بی‌خیالید؟
نمی‌توانید تصمیم بگیرید و موضوعات زندگی‌تان را اولویت‌بندی کنید؟


اگر میان زمین و هوایید...
برای شما نه گذشته معنایی دارد و نه آینده. به همین دلیل نه از پیشامد‌های گذشته درس می‌گیرید و نه خود را برای رخدادهای آینده آماده می‌کنید. از نظر دیگران شما فردی شاد و آرام هستید اما آماده نبودتان برای مواجهه با مشکلات احتمالی و چالش‌های پیش رو به شما اجازه نمی‌دهد که واقعا شاد و آرام باشید. شما برای خلاص شدن از فکر و خیال، مشکلات را حل نمی‌کنید بلکه به مکانیسم دفاعی انکار متوصل می‌شوید و بدون حل کردن سختی‌های زندگی‌تان از آنها رو برمی‌گردانید.

فراموش نکنید:
- مراقب باشید آسان‌گیری شما به مرز بی‌خیالی وارد نشود و باعث از دست دادن موقعیت‌های‌تان نشود. آرامش داشتن عالی است اما گاهی آرامش در گرو برداشتن قدم‌های موثر است نه یکجا نشستن و بی‌تفاوتی.

- قبل از آنکه یک لحظه دیگر از زندگی‌تان را بگذرانید، باید این واقعیت را باور کنید که عقربه‌های ساعت سریع می‌چرخند و صفحه تقویمی که خط می‌خورد دیگر برنمی‌گردد. زندگی در لحظه عالی است اما به شرط آنکه چشم‌انداز آینده را نادیده نگیرید و بدون از دست دادن حال برای روزهای بعدی آماده شوید.

معلم اخلاقید؟
به راحتی در مورد آدم‌ها قضاوت می‌کنید؟
مرز‌های محکم و غیرقابل انعطافی در مورد خوبی و بدی دارید؟
وقتی آدم‌ها مطابق مرز‌های شما رفتار نمی‌کنند، در مقابل‌شان جبهه می‌گیرید و روی‌شان برچسب می‌زنید؟
از خودتان مراقبت نمی‌کنید چون به نظرتان افراطی و خودخواهانه است؟

شخصیت شناسی,سبک شخصیتی, شخصیت‌های دردسرساز

اگر معلم اخلاقید...
- برای شما جهان تنها در چند جمله تعریف می‌شود و اگر آدم‌های دیگر هم تعریفی مشابه شما نداشته باشند، از آنها ناامید می‌شوید.

- شما زندگی سختی دارید. مدام با ذره‌بین به رفتارها و افکار دیگران خیره می‌شوید و در ذهن‌تان آنها را تحلیل می‌کنید و انرژی‌ای را که باید صرف آرامش و بهبود زندگی خودتان بکنید، بیهوده در این موارد صرف می‌کنید. ابعاد مثبت و دوست‌داشتنی آدم‌ها برای‌تان در اولویت نیست و کافی است رفتاری که از نظرتان اشتباه است را از سوی آنها ببینید تا سختگیرانه دورشان را خط بکشید و خود را از رابطه‌ای که جنبه‌های مثبتی هم می‌توانست داشته باشد، محروم کنید.

فراموش نکنید
-  نگاهی به خودتان بیندازید. آیا اشتغال ذهنی مداومی که به‌خاطر رفتار و سبک زندگی دیگران برای خود ایجاد کرده‌اید، شما را آزار نمی‌دهد؟ همه ما ابعاد ناخوشایندی هم در شخصیت‌مان داریم و در شرایط سخت خیلی از قانون‌ها را رعایت نمی‌کنیم. پس تا در جایگاه دیگران قرار نگرفته‌اید و دنیا را از دریچه دید آنها ندیده‌اید، روی رفتارهای‌شان برچسب نزنید.

-  زندگی خودتان را آن‌طور که دوست دارید اداره کنید اما از دیگران انتظار نداشته باشید به‌خاطر شما و شبیه شما زندگی کنند. با چنین انتظاری شما تنها حلقه آدم‌های اطراف‌تان را تنگ‌تر خواهید کرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علی واحدی

سمینار موفقیت- دکتر آزمندیان قسمت 9 و 10

 

حجم: 5.2 مگابایت
توضیحات: موفقیت-آزمندیان قسمت 9

 

 

حجم: 4.63 مگابایت
توضیحات: موفقیت-آزمندیان قسمت 10
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی واحدی

اعتماد به نفس - حلت




مدت زمان: 1 دقیقه 56 ثانیه 
۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
علی واحدی