15 سال بیشتر نداشت؛ حتی مویی هم در صورتش نبود
سرهنگ عراقی اومد یقه شو گرفت، کشیدش بالا
گفت: اینجا چه کار میکنی؟
حرف نمی زد
سرهنگ عراقی گفت: جواب بده
گفت: ولم کن تا بگم
ولش کرد
خم شد از روی زمین یک مشت خاک برداشت، آورد بالا
گفت: اینجا خاک منه، تو بگو اینجا چه کار میکنی؟
سرهنگ عراقی خشکش زده بود . . .
گفت: اینجا چه کار میکنی؟
حرف نمی زد
سرهنگ عراقی گفت: جواب بده
گفت: ولم کن تا بگم
ولش کرد
خم شد از روی زمین یک مشت خاک برداشت، آورد بالا
گفت: اینجا خاک منه، تو بگو اینجا چه کار میکنی؟
سرهنگ عراقی خشکش زده بود . . .
سربلند باشید
علی واحدی