شاهزاده خانمی بود که علاقه بسیاری به لباس داشت. او تعداد زیادی لباس زیبا در جنس، طرح و رنگ مختلف داشت. هر یک از این لباسها منحصراً برای او طراحی و دوخته شده بود. شاهزاده خانم یک تیم ماهر از خیاطان مخصوص خود داشت.
یک روز شاهزاده به سرخدمتکار خود گفت: «بیشتر لباس های من از قسمت سرآستین دست راست، لکهدار و کثیف میشوند. فقط سرآستین راست بعضی از لباسهایم تمیز باقی میمانند. تعجب میکنم که چرا این گونه است؟»
سرخدمتکار هم از این موضوع بسیار تعجب کرده بود. او تصمیم گرفت تمام لباسهایی که سرآستین راستشان کثیف نمیشد را بررسی کند تا علت را بیابد. او از تمام خیاطها پرس و جو کرد تا سرآخر دریافت که تمام این لباسها توسط یک خیاط خاص دوخته شدهاند.
سرخدمتکار خیاط را احضار کرد. خیاط دختری بود که از این احضار سخت نگران شده بود که مبادا خطایی کرده باشد.
سرخدمتکار به دختر گفت: «شاهزاده خانم میگویند لباسهایی که تو میدوزی، سرآستین راستشان هنگام غذا خوردن کثیف نمیشوند در حالی که در تمام لباسهای دیگر کثیف میشوند. علت چیست؟»
خیاط گفت: «علت این است که دست راست شاهزاده یک اینچ از دست چپش کوتاهتر است. بنابراین من آستین راست را یک اینچ کوتاهتر میدوزم. با این کار، آستین اضافه ندارد و به پایین آویزان نمیشود.»
سرخدمتکار ابرویی بالا انداخت و دختر را نزد شاهراده برد و از او خواست که هر دو دست شاهزاده را مقابل او اندازه بگیرد. دختر اندازه دستان را گرفت و واقعاً یک اینچ اختلاف وجود داشت. تنها این خیاط به این تفاوت توجه کرده بود!
برای انجام کار خوب و باکیفیت باید به همه جزئیات توجه کرد.